واکسن 6ماهگی

واکسن 6ماهگی

عزيز دلم امروز يعني 24 دي مرکز .بهداشت ادويه چي رفتيم. بعد از گرفتن قد و وزن بردمت اتاق واکسيناسيون .کاش ميشد دردت رو من بکشم ماماني.واکسنت رو که زدن يه کم گريه کردي ولي خيلي زود اروم گرفتي .اونوقت بعد از مرکزبهداشت رفتيم خونه مامان جون تا اگه يه موقعه تب کردي مامان جون کمکم کنه.
که خدا رو شکر تب زيادي نداشتي تا عصري که يه خورده درجه حرارت بدنت رفت بالا که با قطره استامينو فن کنترل شد .الانم که دارم
اين متن رو مينويسم ساعت يک شبه و سعي دارم تا صبح بيدار باشم که خدايي نکرده تب نکني. الان داري از خودت صدا در مياري و با دستاي کوچيکت به من دست ميزني
و بابايي باهات حرف ميزنه. واي که من قربونت برم.
تاریخ : 25 دی 1391 - 10:18 | توسط : بهنود جون | بازدید : 2060 | موضوع : فتو بلاگ | 2 نظر

  • مامان امیرمحمد
    دوشنبه 25 دی 1391 - 20:10
    سلام،امیدوارم حال بهنودخان بهترشده باشه.
    اگر امکان داره بگید اسم دوربینی که باهاش از بهنودخان عکس می گیرید چیه،من می خوام یک دوربین بخرم.باتشکر


    مامان بهنود::خداروشکر بهتر شده
    عزیزم ما عکسای بهنود رو با گوشی میگیریم{galaxy note-iphone 4s}
  • آخي جونم عمويي درد داشت !؟!
    عمو قربونت بشه
    الهي كه تو اين عكس چقد واكسن خورده معلوم ميشي!!!
    بوووووووووووووووس ^_^

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام