تنهای تنها دوست دارم.........

یه سلام عسلی به روی ماهت پسرم...

جمعه دعوت مامان جون رفتیم ناهار بیرون ،مامان جون و من و خاله سهیلا ،همراه با مرد کوچولوی خونه ی من...

کیه کیه در میزنه ؟؟؟؟؟؟

بزن بریم به سرعت برق و باد ...بزن بریم از اینجا...

.پاشو بریم منو ببر گردش...

به به چه باحاله....

اقا خیلی ممنون همینجا پیاده میشم...

بهنود خیلی باتو به ما خوش گذشت....دوست داااااااااااااااااااارم...نفسم..

و شنبه رفتیم باهم کفش بخریم و لباس پاییزه .....

 وحالا بگم که امروز 7مهرماه ، از دوازدهمین دندون شما رونمایی شد..مبارکت باشه عزیزکم...

اهان درمورد عکسای بالا یه چیزی رو فراموش کردم بگم...این چندروزه علاوه بر سی دی های اموزشیت منم با شما کارمیکنم که اعضای بدن رو بشناسی ..وقتی میپرسم گوشات کو ..چشمات کو  ..؟؟جواب میدی ولی باتامل...حالا بگم به شما که کنار اون مجسمه که ایستاده بودی ازت پرسیدم ..بهنودم گوشاش کو ؟سریع گوشاش رو نشون دادی..پرسیدم لباش کو ؟چشماش کو؟ بینیش کو؟خیلی سریع جواب میدادی....

اااای کلک شما یاد داشتی و هنرنمایی نمیکردی...فقط نمیخواستی بهم بگی...........

حالا من یه سوال از محضر مبارک شما دارم؟کی بیشتر از من تو رو دوست داره؟؟؟؟؟؟؟؟


تاریخ : 08 مهر 1392 - 07:23 | توسط : بهنود جون | بازدید : 2427 | موضوع : وبلاگ | 48 نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام